بازگشت به سرزمین افسانه ها
ایبی و جونا دلشان برای سفید تنگ شده و میخواهند به دیدن او بروند...اما آیا آینه آنها را دوبار به یک جا می فرستد؟ آنها بعد از ساعت ۱۲ شب آرام آرام به دنبال سیندرلا می روند و از او میخواهند که آنها را به خانه اش راه بدهد.ایبی نمی خواهد که داستان به این قشنگی را خراب کند،فقط میخواهد آینه ای برای برگشت به خانه پیدا کند. اما نقشه ی او با آمدن نامادری و دو خواهر ناتنی سیندرلا خراب می شود و با ورم کردن پای سیندرلا بدتر! حالا که سیندرلا نمی تواند کفش را بپوشد و پری مهربان هم کمکی نمی کند،آنها باید خودشان راهی پیدا کنند. خیاطی...نه!پرنسس ما به این درد نمیخورد تمیزکاری...کی حوصله دارد! آشپزی...خودش است! ولی وقتی همه چیز جور است نام...