معلم جون روزت مبارک
سارا برای همه مربی های مهد حتی اونایی که مربی خودش نیستند یه نقاشی بعنوان هدیه کشید.من کاملا و عمدا کوچکترین دخالتی نکردم.فقط کاغذ بهش دادم و گفتم اسمش رو هم بنویسه و تبریک .
امروز هم یه کار عجیب و جالب انجام داد ازم خواست چند تایی کاغذ بهش بدم .
کاغذ ها رو از طول تا کرده بود وروی یه نصف نقاشی کشیده بود و رو نیمه دیگه یه قصه نوشته بود.تا عصر سه تاش رو اماده کرده بود گفت برای همکلاسیهاشه!!!!
اینم شاهکارهای سارا دختری که گاهی فکر میکنم ایا یه مادر خوب و کافی هستم براش ؟؟؟
خانم معلم:کی میدونه بارون چجوری درست میشه
سارا:خورشید گرماش رو میفته توی آب .آب بخار میشه میره تو آسمون و بارون میباره.
خانم معلم :آفرین سارا
خانم مدیر و میزش و صندلیش و کامپیوتر و میز تلفن
کلاس ژیمناستیک و معلمش
سارا در یک کلاس دیگر (مربی این کلاس رو خیلی دوست داره)
اینم یه کلاس دیگه مهد
کیفیت پایین عکس باعث نمیشه از نقاشی اشپزخونه مهد صرف نظر کنم
اینجا کلاس نو پاهاست!
اینجا کلاس نی نی هاست که سارا علاقه خاصی بهشون داره!!!
سارا و معلم نقاشی و پسر کوچولوش امیر مهدی که نوپاست و سارا خیلی دوسش داره.
کاملا واضحه دیگه:کلاس زبان انگلیسی و میز !!!!!
سارا و معلم پارسالش موقعی که همو میبینن !(آماده پریدن تو بغل خانم معلم)
؟؟؟؟؟؟
اگه تونستین بخونینش؟؟!!
غلط نکنم بچه م دکتر میشه!
بعدا مینویسم چی نوشته
گودال پر از یرف (برای این قصه اسم هم گذاشته)